«۵۹۷» در تیمّم چهار چیز واجب است:
اول: نیت.
دوم: زدن تمام کف دو دست با هم بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است. و بنابر احتیاط واجب همراه با ضربه باشد و گذاشتن دو دست بر زمین کافی نیست.
سوم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن، از جایی که موی سر میرویَد تا ابروها و بالای بینی، و بنابر احتیاط واجب باید دستها روی ابروها هم کشیده شود.
چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
«۵۹۸» تیمّم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقی ندارند، ولی احتیاط مستحب آن است که در تیمم بدل از غسل، بلکه در هر تیمّمی، بعد از مسح پیشانی، یک بار دیگر کف دستها را به زمین بزند و پشت دستها را به همان صورتی که گفته شد با کف دست دیگر مسح نماید.
«۵۸۷» تیمم به خاک، ریگ، کلوخ و سنگ، اگر پاک باشند صحیح است، و به آجر و کوزه قبل از پخته شدن نیز صحیح است، ولی اگر پخته شده باشد و چیز دیگری برای تیمم ندارد، احتیاطاً هم به اینها و هم به مانند گِل یا غبار تیمم نماید.
«۵۸۸» تیمّم بر سنگ گچ و سنگ آهک قبل از پخته شدن صحیح است؛ و اگر سنگ گچ و آهک پخته شده است و چیز دیگری ندارد احتیاطاً هم به آنها و هم به گِل یا غبار، اگر برایش ممکن است، تیمم نماید. ولی تیمّم به جواهر، مانند سنگ عقیق و فیروزه باطل میباشد.
«۵۸۹» اگر خاک، ریگ، کلوخ و سنگ پیدا نشود، باید با تکان دادن لباس و فرش و مانند آن خاک تهیه کند. همچنین اگر با خشک کردن گِل بتواند خاک تهیه کند باید این کار را انجام دهد؛ و اگر تهیه خاک به هیچ صورتی ممکن نیست، دست خود را بر لباس یا فرش و مانند آن بزند تا روی آن غبار آلود شود و بر آن تیمم کند و اگر غبار در لای لباس یا فرش باشد، تیمم بر آن صحیح نیست؛ چنانچه گرد و غبار هم پیدا نشود باید به گِل تیمم کند و اگر گِل هم پیدا نشود، احتیاط مستحب آن است که نماز را بدون تیمم بخواند و بنابر اقوی بعداً قضای آن را بهجا آورد.
«۵۹۰» کسی که آب ندارد اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن است باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید، و اگر ممکن نیست و چیزی هم که تیمّم به آن صحیح است ندارد، احتیاط مستحب آن است که نماز را بدون وضو و تیمّم بخواند و بعداً باید قضای آن را هم بخواند.
«۵۹۱» اگر با خاک و ریگ چیزی مانند کاه، که تیمم به آن باطل است مخلوط شود، نمیتواند به آن تیمّم کند، ولی اگر آن چیز بهقدری کم باشد که در خاک یا ریگ، ازبینرفته حساب شود، تیمم به آن خاک و ریگ صحیح است؛ بلکه اگر آن چیز کم باشد و از بین رفته هم حساب نشود، ولی عرفاً خاک و ریگ گفته شود، بعید نیست تیمم صحیح باشد.
«۵۹۲» تیمّم به دیوار گِلی صحیح است و همچنین است تیمّم به زمین و خاک نمناک و تیمم به گِل سفت شده نیز صحیح است. بنابراین گِلی که تیمم به آن با وجود زمین و خاک خشک صحیح نیست، گِلی است که تَر باشد.
«۵۹۳» چیزی که بر آن تیمّم میکند باید پاک باشد و اگر چیز پاکی که تیمّم به آن صحیح است، ندارد، احتیاط در این است که نماز را بدون تیمم بخواند و بعداً با وضو یا غسل یا تیمم نماز را دو مرتبه بخواند.
«۵۹۴» چیزی که بر آن تیمم میکند نباید غصبی باشد.
«۵۹۵» کسی که در جای غصبی محبوس است، اگر آب و خاک او غصبی است، باید با تیمّم نماز بخواند در صورتی که تیمم موجب تصرفی بیشتر از ماندن در آنجا نشود یا صاحب آن زمین به تیمم کردن او راضی باشد.
«۵۹۶» مستحب است بعد از زدن دست بر چیزی که تیمم بر آن صحیح است، دست را بتکاند که گرد آن بریزد.
در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: ١ـ پیدا نکردن آب؛ ٢ـ مشقت بیشازحد؛ ٣ـ ترس از ضرر؛ ۴ـ نیاز به آب برای حفظ جان؛ ۵ـ نیاز به آب برای تطهیر؛ ۶ـ نداشتن آب مباح؛ ٧ـ نداشتن وقت برای وضو یا غسل.
و تفصیل هر کدام به ترتیب ذکر میشود.
«۵۵۲» اگر انسان در آبادی باشد، باید برای تهیه آب وضو و غسل، بهقدری جستوجو کند که از پیدا کردن آب ناامید شود و اگر در بیابان باشد، چنانچه زمین آن سخت است و یا پست و بلند است و یا بهسبب وجود درخت و مانند آن عبور در آن زمین مشکل است، باید در هریک از چهار طرف به اندازه پرتاب یک تیر ـ که در قدیم با کمان پرتاب میکردند و در حدود دویست قدم میشود، در جستوجوی آب برود و اگر زمین آن این طور نیست، باید در هر طرف به اندازه پرتاب دو تیر جستوجو نماید.
«۵۵۳» اگر بعضی از چهار طرف هموار و بعضی دیگر پست و بلند یا عبور در آن مشکل باشد، باید در طرفی که هموار است به اندازه پرتاب دو تیر و در طرفی که اینطور نیست به اندازه پرتاب یک تیر جستوجو کند؛ و همینطور است اگر در یک طرف قسمتی هموار و قسمت دیگر ناهموار باشد.
«۵۵۴» کسی که وقت نماز او تنگ نیست و برای تهیه آب وقت دارد اگر یقین یا اطمینان دارد که در محلی دورتر از مقداری که باید جستوجو کند آب هست، در صورتی که مانعی نباشد و مشقت هم نداشته باشد باید برای تهیه آب برود.
«۵۵۵» لازم نیست خود انسان در جستوجوی آب برود، بلکه میتواند کسی را که به گفته او اطمینان دارد بفرستد و در این صورت اگر یک نفر از طرف چند نفر برود کافی است؛ و همچنین اگر کسی اهل آن ناحیه باشد و خبر از نبودن آب بدهد به همان اکتفا میشود.
«۵۵۶» اگر احتمال دهد که داخل بار سفر خود، یا در منزل یا در قافله آب هست، باید بهقدری جستوجو نماید که به نبودن آب یقین کند، یا از پیدا کردن آن ناامید شود.
«۵۵۷» اگر پیش از وقت نماز جستوجو نماید و آب پیدا نکند و تا وقت نماز همانجا بماند، لازم نیست که دوباره در جستوجوی آب برود.
«۵۵۸» اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستوجو کند و آب پیدا نکند و تا وقت نماز دیگر در همانجا بماند، جستوجوی دوباره لازم نیست.
«۵۵۹» اگر از درنده بترسد، یا جستوجوی آب بهقدری سخت باشد که نتواند تحمل کند، یا وقت نماز بهقدری تنگ باشد که هیچ نتواند جستوجو کند، جستوجو لازم نیست، ولی اگر بتواند مقداری جستوجو کند، همان مقدار جستوجو لازم است؛ و اگر از دزد بر جان یا مال خودش بترسد نباید در جستوجوی آب برود.
«۵۶۰» اگر در جستوجوی آب نرود تا وقت نماز تنگ شود، معصیت کرده، ولی نمازش با تیمم صحیح است.
«۵۶۱» کسی که یقین دارد آب پیدا نمیکند، چنانچه دنبال آب نرود و با تیمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که اگر جستوجو میکرد آب پیدا میشد، باید بنابر احتیاط واجب نماز را اعاده نماید.
«۵۶۲» اگر بعد از جستوجو آب پیدا نکند و با تیمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جایی که جستوجو کرده آب بوده، نماز را احتیاطاً اعاده کند، گرچه واجب نبودن اعاده خالی از وجه نیست.
«۵۶۳» اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند، نمیتواند وضو بگیرد، چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوی خود را نگاه دارد، نباید آن را باطل نماید. و همچنین است اگر بداند که تهیه آب برای او ممکن نیست.
«۵۶۴» اگر پیش از وقت نماز وضو داشته باشد و بداند یا احتمال عقلایی دهد یا دو شاهد عادل خبر دهند که اگر وضوی خود را باطل کند، تهیه آب برای او ممکن نیست، چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوی خود را نگاه دارد، احتیاط در آن است که آن را باطل نکند.
«۵۶۵» کسی که فقط به مقدار وضو یا به مقدار غسل آب دارد، اگر بداند که اگر آن را بریزد آب پیدا نمیکند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد، ریختن آن حرام است و احتیاط در آن است که پیش از وقت نماز هم آن را نریزد.
«۵۶۶» کسی که میداند یا دو شاهد عادل خبر دهند که آب پیدا نمیکند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضوی خود را باطل کند یا آبی که دارد بریزد معصیت کرده، ولی نمازش با تیمّم صحیح است.
«۵۶۷» اگر بهسبب پیری یا ترس از دزد و جانور و مانند اینها، یا نداشتن وسیلهای که آب از چاه بکشد، دسترسی به آب نداشته باشد، باید تیمّم کند. و همچنین است اگر تهیه کردن آب یا استعمال آن بهقدری مشقت داشته باشد که مردم آن را تحمل نکنند.
«۵۶۸» اگر برای کشیدن آب از چاه، دلو و ریسمان و مانند اینها لازم دارد و مجبور است بخرد یا کرایه نماید؛ اگرچه قیمت آن چند برابر معمول باشد، در صورتی که اجحاف نباشد باید تهیه کند؛ و همچنین است اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند. ولی اگر تهیه آنها بهقدری پول میخواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نیست تهیه نماید.
«۵۶۹» اگر ناچار شود که برای تهیه آب قرض کند، باید قرض نماید؛ ولی کسی که میترسد نتواند قرض خود را بدهد، واجب نیست قرض کند.
«۵۷۰» اگر حفر چاه مشقّت ندارد، باید برای تهیه آب، چاه حفر کند، مگر اینکه ضرر غیر مالی مهمی در این کار باشد که بهخاطر آن، دیگر این کار واجب نباشد.
«۵۷۱» اگر کسی مقداری آب بیمنّت به او ببخشد، باید قبول کند.
«۵۷۲» اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، یا بترسد که بهعلت استعمال آن، مرض یا عیبی در او پیدا شود، یا مرضش طول بکشد، یا شدت کند، یا به سختی معالجه شود، باید تیمّم نماید؛ ولی اگر آب گرم برای او ضرر ندارد، باید با آب گرم وضو بگیرد یا غسل کند، در صورتی که مخارج گرم کردن در حد متعارف باشد، نه خارج از حد معمول.
«۵۷۳» لازم نیست یقین کند که آب برای او ضرر دارد، بلکه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، باید تیمّم کند.
«۵۷۴» کسی که مبتلا به درد چشم است و آب برای او ضرر دارد؛ باید تیمم نماید.
«۵۷۵» اگر به دلیل یقین یا ترس به ضرر، تیمم کند و قبل از نماز بفهمد که آب برایش ضرر ندارد، تیمم او باطل است؛ و اگر بعد از نماز بفهمد، اگر قطع او بر اساس منشأ و علامت معتبری بوده، نمازش صحیح است، وگرنه بنابر احتیاط نمازش را باید دو مرتبه بخواند.
«۵۷۶» کسی که میداند آب برایش ضرر ندارد، چنانچه غسل کند یا وضو بگیرد و بعد بفهمد که آب برای او ضرر داشته، وضو و غسل او صحیح است.
«۵۷۷» هرگاه بترسد که اگر آب را به مصرف وضو یا غسل برساند خود او یا عیال و اولاد او، یا رفیقش و کسانی که به او مربوطند، مانند خدمتکار از تشنگی بمیرند یا مریض شوند، یا بهقدری تشنه شوند که تحمل آن مشقت دارد، باید به جای وضو و غسل تیمّم نماید. و نیز اگر بترسد حیوانی از تشنگی تلف شود در صورتی که ذبح آن حیوان برای او ضرر داشته باشد، باید آب را به آن بدهد و تیمم نماید، اگرچه حیوان مال خودش نباشد؛ و همچنین است اگر کسی که حفظ جان او واجب است، بهطوری تشنه باشد که اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود.
«۵۷۸» اگر غیر از آب پاکی که برای وضو یا غسل دارد آب نجسی هم به مقدار آشامیدن خود و کسانی که به او مربوطند داشته باشد، باید آب پاک را برای آشامیدن بگذارد و با تیمّم نماز بخواند؛ ولی چنانچه آب را برای حیوانش بخواهد باید آب نجس را به آن بدهد و با آب پاک وضو و غسل را انجام دهد.
«۵۷۹» کسی که بدن یا لباسش نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند برای آب کشیدن بدن یا لباس او نمیماند، باید بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمّم نماز بخواند. ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمم کند، باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
«۵۸۰» اگر غیر از آب یا ظرفی که استعمال آن حرام است، آب یا ظرف دیگری ندارد، مثلاً آب یا ظرفش غصبی است، باید به جای وضو و غسل تیمم کند.
«۵۸۱» هرگاه وقت بهقدری تنگ باشد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند، تمام نماز بعد از وقت خوانده میشود، باید تیمم کند. و در صورتی که اگر وضو بگیرد یک رکعت از نماز را در وقت میخواند و بقیه را خارج وقت، ولی اگر تیمم کند تمام نماز را در وقت میخواند، میتواند بنابر اظهر هر کدام را خواست انجام دهد، ولی احتیاط مستحب در تیمم و خواندن تمام نماز در وقت است. و اگر با تیمّم هم تمام نماز را نمیتواند در وقت بخواند، باید بنابر احوط بلکه اقرب وضو بگیرد و یک رکعت نماز را در وقت با وضو بخواند.
«۵۸۲» اگر عمداً نماز را بهقدری تأخیر بیندازد که وقت وضو یا غسل نداشته باشد، معصیت کرده، ولی نماز او با تیمّم صحیح است.
«۵۸۳» کسی که شک دارد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند وقت برای نماز او میماند یا نه، باید تیمم کند.
«۵۸۴» کسی که بهواسطه تنگی وقت تیمّم کرده، چنانچه بعد از نماز آبی که داشته از دستش برود، اگرچه تیمّم خود را نشکسته باشد، در صورتی که برای نمازهای بعد وظیفهاش تیمّم باشد، باید دوباره تیمم نماید.
«۵۸۵» کسی که آب دارد، اگر بهواسطه تنگی وقت با تیمّم مشغول نماز شود و در بین نماز آبی که داشته از دستش برود، برای نمازهای بعد میتواند با همان تیمّم نماز بخواند.
«۵۸۶» اگر انسان بهقدری وقت دارد که میتواند وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبی آن مثل اقامه و قنوت بخواند، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون کارهای مستحبی آن بهجا آورد، بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون سوره بخواند.
نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیهالسلام واجب است و باید به جماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیهالسلام غایب است، بنابر اظهر مستحب میباشد.
«١٢٣٣» محل دو خطبه در نماز عید فطر و قربان بعد از نماز است و هر خطبه بنابر احوط باید مشتمل بر همان چیزهایی باشد که خطبه جمعه مشتمل بر آن است؛ یعنی: حمد و ثنای الهی و شهادتین و سفارش به تقوا و قرائت سوره کوتاه قرآن و نشستن امام بین دو خطبه.
«١٢٣۴» در صورتی که عید فطر بعد از ظهر ثابت شود، بعید نیست که نماز عید فطر به جماعت در فردای آن روز، بعد از طلوع آفتاب و قبل از ظهر، به امید مطلوبیت، بدون قصد قضا مستحب باشد.
«١٢٣۵» وقت نماز عید فطر و قربان از اول آفتاب روز عید است تا ظهر.
«١٢٣۶» مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و بعد از آن قربانی کنند و از گوشت قربانی قدری بخورند، ولی در عید فطر مستحب است، بعد از بلند شدن خورشید افطار کنند و زکات فطره را هم بدهند، بعد نماز عید را بخوانند.
«١٢٣٧» نماز عید فطر و قربان دو رکعت است که نمازگزار در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره بنابر احوط پنج تکبیر میگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت میخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری میگوید و به رکوع میرود و دو سجده بهجا میآورد و برمیخیزد، و در رکعت دوم بعد از حمد و سوره چهار تکبیر میگوید و بعد از هر تکبیر قنوت میخواند و تکبیر پنجم را میگوید و به رکوع میرود و بعد از رکوع دو سجده بهجا میآورد و تشهد میخواند و نماز را سلام میدهد.
«١٢٣٨» در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است ولی بهتر است این دعا را به قصد امید ثواب بخوانند: «اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْریاءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَروتِ، وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَ اَهْلَ التَّقْوی وَ الْمَغْفِرَةِ، أَسألُک بِحَقِّ هذَا الْیوْمِ، الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً، وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اَللّه عَلَیهِ وَ آلهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزِیداً، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ اَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ اَن تُخْرِجَنِی مِنْ کلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلَیهِم، اَللّهُمَّ اِنّی أَسْأَلُکَ خَیرَ ما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الْصّالِحُونَ، وَ اَعُوذُ بِک مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمُخْلَصُوْنَ».
«١٢٣٩» مستحب است در نماز عید فطر و قربان قرائت را بلند بخواند.
«١٢۴٠» نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اول آن سوره شمس (سوره٩١) و در رکعت دوم سوره غاشیه (سوره٨٨) و یا به عکس، را بخوانند، یا در رکعت اول سوره اعلی (سوره٨٧) و در رکعت دوم سوره شمس یا به عکس، را بخوانند.
«١٢۴١» مستحب است در نماز عید بر زمین سجده کنند و در حال گفتن تکبیرها دستها را بلند کنند.
«١٢۴٢» شب عید فطر بعد از نماز مغرب و عشا و روز عید بعد از نماز صبح و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه وَ اللّه اَکبَر، وَ لِلّه الْحَمْدُ عَلی ما هَدانَا، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَی مَا اَبْلانَا».
«١٢۴٣» مستحب است در عید قربان بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است، این تکبیرها را بگوید: «اَللّه اَکبَرُ، اَللّه اَکبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه و اَللّه اَکبَرُ، اَللّه اَکبَرُ وَ للّهِ الْحَمْدُ، اَللّه اَکبَرُ عَلی مَا هَدانَا، اَللّه اَکبَرُ عَلی ما رَزَقَنَا مِن بَهِیمَةِ الأنعامِ»، ولی اگر عید قربان را در منی باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز، که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذیحجّه است، این تکبیرها را بگوید.
«١٢۴۴» مستحب است نماز عید را زیر آسمان بخواند.
«١٢۴۵» اگر در تکبیرهای نماز و قنوتهای آن شک کند اگر از محل آن تـجاوز نـکرده است، بنا را بر کمتر بگذارد و اگر بعد معلوم شد که گفته بوده اشکال ندارد، و اگر در حال قنوت شک کرد که تکبیر گفته یا نه، بنابر اظهر به این شک اعتنا نکند.
«١٢۴۶» اگر قرائت یا تکبیرها یا قنوتها را فراموش کند و بهجا نیاورد نمازش صحیح است.
«١٢۴٧» اگر کاری کند که در نمازهای یومیه برای آن سجده سهو لازم است، بنابر اظهر در نماز عید سجده سهو لازم نیست، اگرچه احوط آن است که سجده سهو بهجا آورد.
سؤال: پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم صلوات تشهد را چگونه میفرمودند؟
جواب: ظاهراً به همه صورت برای آن حضرت جایز بوده است؛ چه «أَللهُم، صَل عَلَیّ وَ عَلی اهلبیتی؛ خداوندا، بر من و اهلبیتم درود فرست» و یا: «أَللهُم صَل عَلی محمد وَ آلِ محمد؛ خدایا، بر محمد و آلمحمد درود فرست».
از امام جواد علیهالسلام روایت شده است: هر گاه ماه جدید قمری آمد در روز نخست آن دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اول آن پس از حمد ۳۰بار سورۀ توحید و در رکعت دوم پس از حمد ۳۰بار سورۀ قدر را بخوان؛ سپس صدقه بده که اگر این کار را کنی سلامتی در آن ماه را از خداوند متعال خریدهای.
و در روایتی آمده است این دعا را پس از نماز بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ
دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ
مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ، بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا
كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ
لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ
الرَّحِيمُ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ
بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا، مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ،
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى
اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، رَبِّ إِنِّي لِمَا
أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ، رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ
أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ.
«۳۲۷» هفت چیز وضو را باطل میکند:
١ـ بول؛ و در حکم بول است رطوبتی که انسان نداند بول است یا نه، اگر قبل از استبراء کردن از او خارج شود؛
٢ـ غائط؛
٣ـ باد معده و روده که از مخرج غائط خارج میشود، و یا از غیر مخرج اگر این عنوان بر آن صدق نماید؛
۴ـ خوابی که بهواسطه آن چشم نبیند و گوش نشنود؛ ولی اگر چشم نبیند و گوش بشنود وضو باطل نمیشود؛ و همچنین است اگر گوش هم نشنود، ولی نخوابیده باشد، مثل اینکه به ادامه فکر سابق مشغول باشد؛
۵ـ چیزهایی که عقل را از بین میبرد: مانند دیوانگی، مستی و بیهوشی؛
۶ـ استحاضه زنان که بعداً گفته میشود؛
٧ـ جنابت؛ و بنابر احوط مس میت. اگر غسل برای آن کافی نبوده و نیاز به وضو نیز داشته باشد.
برای شش چیز وضو گرفتن واجب است:
١ـ برای نمازهای واجب غیر از نماز میت؛
٢ـ برای سجده و تشهد فراموش شده، اگر بین آنها و نماز حدثی از او سر زده مثلاً بول کرده باشد؛ و احتیاط واجب آن است که برای سجده سهو هم وضو بگیرد؛
٣ـ برای طواف واجب خانه کعبه؛
۴ـ اگر نذر یا عهد کرده یا قسم خورده باشد که وضو بگیرد؛
۵ـ اگر نذر کرده باشد که جایی از بدن خود را به خط قرآن برساند.
۶ـ برای آب کشیدن قرآنی که نجس شده یا بیرون آوردن آن از مستراح و مانند آن، در صورتی که مجبور باشد دست یا جای دیگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولی چنانچه معطل شدن به مقدار وضو بیاحترامی به قرآن باشد باید بدون اینکه وضو بگیرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بیرون آورد، یا اگر نجس شده آب بکشد؛ و در صورت پنجم و ششم بنابر احتیاط واجب اسم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه طاهرین علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام هم مثل قرآن است.
«۳۲۱» مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی تماس موی انسان با خط قرآن، بنابر اظهر مانعی ندارد، حتی اگر کوتاه باشد. و اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مس آن اشکال ندارد.
«۳۲۲» جلوگیری بچه و دیوانه از مس خط قرآن واجب نیست، ولی اگر مس نمودن آنان بیاحترامی به قرآن باشد، باید از آنان جلوگیری کنند.
«۳۲۳» کسی که وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را، به هر زبانی که نوشته شده باشد، مس نماید. و احتیاط واجب آن است که اسم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و امام علیهالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام را هم مس ننماید.
«۳۲۴» اگر پیش از وقت نماز به قصد اینکه با طهارت باشد وضو بگیرد یا غسل کند صحیح است.
«۳۲۵» کسی که یقین دارد وقت داخل شده اگر نیت وضوی واجب کند و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده، وضوی او صحیح است.
«۳۲۶» مستحب است انسان برای امور زیر وضو بگیرد: برای نماز میت، زیارت اهل قبور، رفتن به مسجد و حرم ائمه علیهمالسلام، برای همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن، و نیز برای مس حاشیه قرآن، و برای خوابیدن. و نیز مستحب است کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد. و اگر برای یکی از این کارها وضو بگیرد هرکاری را که باید با وضو انجام داد، میتواند بهجا آورد، مثلاً میتواند با آن وضو نماز بخواند.
به سایت من خوش آمدید (لطفا برای دیدن تمامی مطلب به ادامه ی مطلب بروید) |
کد جمع کردن گوشه ها و چرخش کامل عکس